با تکینک ساده «بی باری» قدرت فکری شما چند برابر میشود


تا به حال پیش آمده راجع به موضوعی خیلی سخت فکر کردید و از تمام توان قدرت فکری تان استفاده کردید اما به نتیجه ای نرسیدید؟ اما به طرز عجیبی چند روز بعد وقتی با دوست تان با تلفن صحبت میکردید، راه حل مسئله ای که به دنبالش بودید به ذهن تان می آید !

و بعد مثل همه ما، تعجب میکنید که ‘من تا الان به این موضوع اصلا فکر نمیکردم…’ اما دیگر راه حل پیدا شد… از کجا؟ نمیدانیم !

اگر از دنیای عجیب ذهن اطلاعی نداشته باشیم و بخواهیم از آن نهایت استفاده را ببریم، احتمال این کم است که بتوانید بهترین استفاده را از آن ببریم.

برای مثال، شما با اتومبیل بخواهید در یک مسیر سربالایی با دنده دو یا سه حرکت کنید… لازم نیست در دنده یک قرار دهید و به موتور فشار زیادی بیاورید. ذهن شما هم همینطور است.

اغلب اوقات، ما به اشتباه به دلیل ندانستن کارکرد صحیح آن، ذهن مان را شدیدا تحت فشار قرار میدهیم تا راه حلی برای یک مسئله پیدا کنیم، تا تصمیمی بگیریم تا فکری بکنیم و علارغم این همه فکر کردن زیاد و فشار هیچ چیزی به ذهن مان نمیرسد.


آیا این طبیعی است؟ بله کاملا طبیعی است

فرض کنیم شما یک فروشنده هستید. شما تصمیم گرفتید در فصل جدید فروش تان را افزایش دهید. شما تعداد زنگ های هفتگی تان را افزایش میدهید. تعداد پیامک هایتان را افزایش میدهید. جلسات تان را با مشتریان بلقوه افزایش میدهید… شما هرکاری میکنید تا فروش تان افزایش پیدا کند و ذهن شما به شدت درگیر این موضوع میشود.

اما بعد از یک یا دو ماه تلاش سخت … هیچ نتیجه چشمگیری عاید شما نمیشود !

و تلاش سخت تان را کنار میگذارید، نا امید میشوید و به حالت روتین قبلی باز میگردید و در عین تعجب متوجه میشوید تعداد فروش ماهیانه تان افزایش پیدا کرده… عجیب نیست؟


بله هست… خیلی هم هست !

در واقع شما در سناریوهای فوق (فکر کردن راجع به موضوعی و افزایش فروش) بدون آنکه متوجه شوید در صورتی موفق شدید که از تکنیک «بی باری» یا Deloading استفاده کردید.

 

تکنیک «بی باری» یا Deloading در واقع ابتدا در دنیای ورزش پدیدار شد.

ورزش کاران ماهر، بعد از ماه ها ورزش سخت برای المپیک و مسابقات مهم جهانی، بدن شان را که تحت فشار زیادی قرار میگذاشتند پس از مدتی دیگر سیر پیشرفت در بدن فیزیکی آنها متوقف میشد.

آنها هرکاری که میکردند، پیشرفتی در عملکرد و قابلیت هایشان نمیدیدند با اینکه سخت تر تلاش میکردند اما رکوردشان به اندازه زمان قبل از تمرینات سخت شان بود.

در اینجا بود که اصطلاح یا واژه Deloading ابداع شد.

در تعریف واژه نامه ورزشی «بی باری» یعنی هفته عقب نشینی یا عدم وجود باری بر فیزیک ورزشکار. استفاده شود برای زمانی که تمرینات از حالت شدت به حالت کم تقلیل پیدا میکنند و یا میخواهد وارد فاز شدید شود.

در کتاب معروف اصول اولیه ورزش های قدرتی (Essentials of Strength Training)

نوشته شده : هدف از بی باری در ورزش آماده کردن بدن برای افزایش فشار فاز یا دوره بعدی میباشد.

اما… چطور از این تکنیک برای افزایش قدرت و فشار ذهنی استفاده کنیم؟

در ادامه شما میخوانید تکنیک ساده «بی باری» چطور قابلیت و قدرت فکری شما را میتواند در تصمیم گیری های سخت، فشار کاری و شرایطی که نیاز به حضور ذهن دارید افزایش دهد.

در این مقاله میخوانید چطور دانشمندان مشهوری همچون مندلیف، اوتو لوفی و یا موسیقیدان مشهور بتهوون از این تکنیک بی باری به وفور در زندگی شان استفاده میکردند و دستآوردهای بزرگی داشتند

خب، اجازه بدهید اول به شما اطمینان بدهیم که اگر از این تکنیک استفاده کنید، بیش از نیمی از نگرانی های فعلی تان، ناپدید خواهند شد. اما چطور؟ کافیست طبق روالی که خواهیم گفت، از تکنیک «بی باری» در زندگی روزمره تان استفاده کنید.

ماجرا از آنجایی شروع میشود که شما از سیستم تفکر آگاهانه و ناآگاهانه ذهنی تان غافل هستید.

ذهن شما دو حالت تفکر دارد : آگاهانه که در ضمیرخودآگاه انجام میگیرد و تفکر ناآگاهانه که در ضمیرناخودآگاه انجام میپذیرد.

بیش از 80% تصمیم های مهم زندگی شما را ضمیرناخودآگاه شما میگیرد.

جایی که نه شما، نه ما و نه هیچ روانشناسی تا به امروز شناختی از آن پیدا نکرده است… اما همگی بر این باور هستند که این قسمت دارای قدرت در قابلیت های فکری انسان دارد.

خب اجازه بدید این بحث را به صورت علمی پیش نبریم.

خیلی کاربردی و ساده، شما باید بدانید که ذهن شما نه فقط در حالت تفکر آگاهانه ای که شما به فکر کردنتان آگاه هستید، فعال است. بلکه وقتی هم که شما مشغول به کاری دیگر هستید، ضمیر ناخودآگاه شما فعال است.


در واقع، فعال ترین زمان ضمیر ناخودآگاه، هنگام خواب است !

درست در زمان خواب است که اکثر مسائل حل میشود. به همین دلیل است که خردمندان پیشنهاد میکنند قبل از تصمیم گیری های مهم مدتی بخوابید.

 

اکثر دانشمندان همچون ادیسون و بنزن برخی از کشفیاتشان را در خواب دیدندو یا مندیلف، جدول تناوبی مندلیف را ادعا کرد به صورت کامل در خواب دیده است. اوتو لوفی دانشمند برنده جایزه نوبل، آزمایشی در خواب دید که برای نشان دادن ماهیت شیمیایی انتقال ضربه به جای الکتریسیته از قورباغه ای استفاده کرده و همین خواب باعث انجام این آزمایش و دریافت جایزه نوبل شد.

نه تنها دانشمندان، بلکه موسیقی دانان نامی همچون بتهوون و موتزارت بزرگترین آثار موسیقی شان را پس از خواب و الهام گرفتن از رویایی که دیده بودند نوشتند.

نظریه پرداز مشهور روانشناسی، زیگموند فروید هم اعتقاد زیادی به قدرت خواب داشت و باور وی بر این بود که بر اساس رویاهایی که ما در خواب میبینیم میتوانیم بسیاری از مشکلات زندگی مان را حل کنیم.

و اینطور شد که کتاب مشهور «تعبیر خواب» زیگموند فروید نوشته شد.

اما فقط خواب نیست که شما را از بند افکار آگاهانه می رهاند و اجازه میدهد ضمیرناخودآگاه تان سر حوصله مسائل را تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری کند. بلکه شما میتوانید ضمیر آگاه تان را با پرداختن به کارهایی دیگر مشغول کنید و اجازه بدهید ضمیرناخودآگاه شما فعالیتش را از سر بگیرد.

تکنیک «بی باری» دقیقا به همین اشاره میکند.

شما باید ذهن تان را هرچند وقت یکبار به در وضعیت بی باری قرار دهید. برای مثال، به صورت روزانه یک ساعت را به تجربه این وضعیت اختصاص دهید.

اوایل کمی سخت خواهد بود.

چون احساس میکنید یک عالمه کار دارید و قرار است تصمیم گیری کنید اما بدون فکر کردن مشغول کارهایی ساده و ابتدایی هستید. باید به شما بگوییم : نگران نباشید. شما به ظاهر بیکار هستید، اما ذهن شما شدیدا مشغول است و در حال پیدا کردن بهترین شرایط و راه حل ها است.


پس، از همین امروز، هروقت احساس کردید تصمیم گیری مهمی قرار است انجام دهید؛

به گوشه ای دنج بروید و فقط آهنگ گوش کنید. یک چای داغ بنوشید. با پارک بروید و پیاده روی کنید.

خیال تان راحت باشد، درست در همین لحظات است که ضمیرناخودآگاه شما مشغول فعالیت میشود

اگر تمام اطلاعات موجود برای تصمیم گیری را به ضمیرناخودآگاه تان دادید، دیگر نگران هیچ چیز نباشد.

نگرانی فقط زمان الهام راه حل را به تعویق می اندازد. در عوض ذهن خود را در وضعیت «بی باری» قرار دهید و به هیچ چیز فکر نکنید، حداقل به مدت نیم ساعت.

اکثر اوقات، به طرز عجیبی وقتی مشغول کاری دیگر هستید، راه حلی که خیلی وقت بود برای پیدا کردن کوشش و تقلا کرده بودید به ذهن تان خطور میکند. این معجزه تکنیک ساده «بی باری» است.

بنابراین از این پس، در طول هفته ساعات «بی باری» را تعیین کنید و در آن ساعات هیچ فعالیت ذهنی راجع مسئله مورد نظر نداشته باشید و یا پس از چند ماه کار کردن شدید، یک هفته به وضعیت «بی باری» بروید تا مجددا نیرو و انگیزه شروع فعالیت هایتان در شما بوجود بیاید.